۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

محمودخان22بهمن شال گردن سبز یادت نره!


محمود خان خیلی مدیون توام ! سی سال آزگار حتی واسه ی گفتن اسم خودم هم لکنت زبون داشتم! اما امروز به لطف تخم کفترهای مرحمتی تو! ماشالله مثل نقل ونبات مرگ بر دیکتاتور روی زبونمه... من تا چند وقت پیش یه آدم بیخود و بزدلی بودم که هر جا یه مامور راهنمایی هم میدیدم راه رو کج میکردم از چندتا کوچه اونور تر تا مبادا گرفتار اخم نگاهش بشم! ولی محمود جان حتمن خبرش رو شنیده ای که روز عاشورا به لطف شهامتی که تو به من هدیه داده ای چه کردم ...لابد فیلمش رو دیده ای که چه جوری مثل فشنگ دنبال گلوله می دویدم! من اگه امروز ادعام میشه که سبزمو دیده میشم به خدااین سبزی رو از صدقه سری تو دارم...صادقانه بگم من آدم نمک به حرومی نیستم من خیلی چیزها رو از تو دارم ومدیونتم...دکترتو اگه نبودی مهندس هم داشت گوشه ی فرهنگستون خاک میخورد حالا چه برسه به من به درد نخور!محمودجون به نظرم تو از مهندس هم سبز تری! تو من و میرحسین رو با هم زنده کردی! راستی محمود جان شنیده ام یه طرح اقتصادی خیلی توپ هم واسه این نظام رو به قبله آماده کرده ای... خداییش خیلی بیرحمی ناقلا! قبر این مریض ریقو رو داری جلو جلو می کنی! بابا تو دیگه کی هستی !همیشه سبز باشی محمود عزیز!راستی بیست ودو بهمن که هستی؟ انشالله خدمت می رسم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر